در اندیشه ام که آیا در هیاهوی مهیب بمباران ها و حماسه سرایی ها و دیوار نویسی های تهییج کننده و تسلیت گفتن ها و زاری ها آیا در جامعه ما صدایی هم برخاست تا از بیهودگی اساس این جنگ بگوید؟ قلمی هم بود که به دور از شعارزدگی های تخدیر کننده به صلح فراخواند؟ یا آنکه همه و همه با گویش های مختلف و بهانه های متفاوت هم نوا با نوحه خوانی بودند که قافله ها را عازم ترکستان کربلا می کرد؟