در این نوشتار بطور مفصل به پیشینه جریان تباهی که امروز به کنایه آریایی – اسلامی نامیده میشود پرداخته ام و با اشاره به مصداقهای مهمی توضیح داده ام که فاضلابی که امروز بزدلانه از پای اینترنت ماله کش قاسم سلیمانی است مسبوق به چه سابقه ننگینی است
واقعه پنجاه و هفت
-
لجنزار آریایی اسلامی
Permalink Categories: حزب پان ایرانیست, واقعه پنجاه و هفت -
انقلاب مقوایی
چند روز پیش برای خرید یک سری لوازم برای کارهای نقاشی ام، از جمله تعدادی مقوا روانه فروشگاه شدم. از فروشگاه ژاندارک در خیابان منوچهری تا مغازه های بی نام و نشان همه گونه لوازم طراحی و نقاشی پیدا می شد، الا مقوا!
همینطور که پرسان پرسان از این مغازه به آن مغازه می رفتم، با خود می اندیشیدم که آخرین اخبار حاکی از تحریم نفتی و بانکی رژیم از سوی اتحادیه اروپا بود و خبری درباره تحریم مقوایی منتشر نشده بود! از سوی دیگر، مردم برای حفظ ارزش پس اندازهای خود، به بازار طلا و ارز هجوم برده اند و کسی در پی اندوختن مقوا نیست!
دیدن تصاویر مربوط به بازسازی دوازدهم بهمن 57 از ابهام و سردرگمی نجاتم داد! با توجه به حجم مقوایی که در بازار نایاب شده ظن قوی آنست که بازسازی صحنه های انقلاب شکوهمند سال 57 تنها به روز 12 بهمن ختم نمی شود.
گویا قرار است ماکتهای مقوایی افسران وفادار به شاهنشاه آریامهر در پشت بام مدرسه رفاه با تفنگ بادی اعدام شوند. دادگاههای انقلاب بازسازی شود و همچنین ماکت مقوایی دکتر عاملی تهرانی – اندیشمند شهید حزب پان ایرانیست – به دلیل آگاهی از حقایق فاجعه سینما رکس آبادان، بدست ماکت مقوایی آیت الله صادق خلخالی به قتل برسد!
خوشبختانه پیش از آنکه با مانور مقتدرانه وزارت اطلاعات سفر هنری ام به وین لغو شود، تعدادی مقوا در اندازه های گوناگون خریده بودم و در چمدانم گذاشته بودم که به درد چنین مواقعی می خورد. اگر هنرمند دیگری نیز در این دهه شکوهمند با بحران مقوا روبروست، با ایمیل اطلاع دهد تا مقواهایم را سهمیه بندی کنم و در حد بضاعت و بصورت مقطعی، بحران مقوا را دور بزنی!
-
انقلاب 57 در تناسب با جنبش مشروطه
در توضیح این پرسش که چرا پس از خروج شاه از کشور، از ظرفیت قانون اساسی مشروطه برای واگذاری مسئولیت به ولیعهد قانونی کشور استفاده نشد؟ مگر نه اینکه انقلابیان شاه را ناقض قانونی اساسی میدانستند؟ مگر نه اینکه هیچیک از انقلابیان هیچ انتقادی به خود قانون اساسی نداشت؟
-
شاهنشاهی ایران در قربانگاه انقلاب
لالا لالا گل زیره، بابا دستاش به زنجیره
میگه هرگز نگو دیره، که هر روز روز تقدیره
لالا لالا گل گندم، چی اومد بر سر مردم
میون آتش افتادیم، شدیم از روی دنیا گم
لالا لالا بد آوردیم، به نام زندگی مردیم
خیانت شکل یاری شد ز یاران پشت پا خوردیم
لالا لالا گل لاله، حریم عشق پاماله
سیاهی رنگ هر سفره، سر هفت سین هر ساله
به نام عشق و آزادی غم این خلق می خوردند
ولی با دست خود ما را به قربانگاه می بردند
کجایند آنهمه دلسوز در این هنگامه ماتم
که رفتند و رها کردند من و ما را به حال هم
لالا لالا گل مریم، شکسته حرمت آدم
شدیم آواره عالم، چرا تشنه به خون هم
رهایی پیشه ما بود، همه اندیشه ما بود
ولی در آن روی سکه تبر بر ریشه ما بود
گل و گلدون گلخونه، شده امروز یه ویرونه
سر فواره ها خونه، ببین مردن چه آسونه