ده سال از روزی که اعلام شد ایران به چرخه کامل غنی سازی اورانیوم دست یافته است می گذرد. با توجه به اینکه توافق هسته ای وین هیچ محدودیتی را بر نیروگاه بوشهر و تأمین برق هسته ای تحمیل نمیکند، چرا حکومت از پیگیری تلاشهای هسته ایش باز ایستاده است؟ چرا دیگر شبه ناسیونالیست های آریایی – اسلامی شعارهای هسته ای حکومت را تبلیغ نمی کنند؟ مگر نه اینکه صحبت از برق هسته ای بود؟ چرا دیگر حتی به اندازه روشن شدن یک لامپ با برق هسته ای، هیچ کس حق مسلمش را مطالبه نمیکند
بیستم فروردین ماه سال 85 و درست ده سال پیش بود که دکتر احمدی نژاد با اجرای مراسمی که گمان میکنم در مشهد برگزار شد، خبر از دستیابی به زنجیره کامل غنی سازی اورانیوم داد و در پی آن طبیعتن واکنش هایی در درون کشور و نیز در سطح جهانی صورت گرفت / چه مراسم بی سلیقه ای هم بود! با شعارهای الله اکبر بی مورد و رقص با لوله آزمایش
درست یک دهه از آن تاریخ گذشته است و امروز بی آنکه یک لامپ با برق هسته ای در سرتاسر ایران روشن شده باشد، خورشید تابان برجام بر امروز و آینده چندین نسل می تابد
حکومت همه داشته هایش را بر سر قمار هسته ای گذارد و جامعه هم با رویکرد ده ساله اش، جایی برای سرزنش حکومت باقی نگذارد و نه تنها سرانجام از سر میز این قمار حق مدعایی حاصل نشد، بلکه برخی حقوق مسلم و محقق پیشین هم از کف رفت و یا عجالتن مورد مناقشه واقع شده است
در این میان حال و روز شبه ناسیونالیست های حکومتی و جماعت آریایی – اسلامی رقت انگیزتر است. از یکسو در همه ده سال گذشته در بوق هسته ای حکومت دمیده اند – یا در ذوق دستاورهای شعاری هسته ای هورا می کشیدند و یا در سوگ مرگ عوامل هسته ای حکومت به ماتم می نشستند – از دیگر سو امروز ناگزیرند که با دستاویزهای شبه ناسیونالیستی توافقی را توجیه کنند که همه شعارهای ده ساله اشان را منتفی می کند
در عین حال نسبت به آینده ماجرا در سردرگمی کشنده ای بسر می برند و درست به مانند قوم بی سرزمین بنی اسراییل، در بیابان سیاست وانهاده شده اند و از یافتن راه درمانده هستند و کوله باری سنگینی از مواضع شعاری و متناقض نیز بر دوش نحیف شان سنگینی میکند که رنج این در به دری و سردرگمی را افزون می کند
جالب اینجاست که اگرچه توافق هسته ای غنی سازی و رآکتور آب سنگین را منتفی کرد، اما هیچ محدودیتی برای تأمین انرژی صلح آمیز هسته ای و راه اندازی نیروگاه بوشهر و تولید برق هسته ای ایجاد نکرده است؛ اما دیگر هیچ صدایی برای مطالبه برق هسته ای از سوی ناسیونالیست های حکومتی آریایی – اسلامی شنیده نمی شود تا زیر خورشید تابان برجام بیش از پیش روشن شود که مواضع شعاری ده سال گذشته چیزی مگر خوش خدمتی های دل بهم زن برای خشنودی بازجوهای رده پایین وزارت اطلاعات نبوده است
البته از حکومت گله ای نیست که چرا فعالیت های هسته ای صلح آمیز هسته ایش را پی نمیگیرد و نیروگاه بوشهر را راه اندازی نمی کند؛ چرا که از آغاز هم برق هسته ای انگیزه ای برای ورود به این ماجراجویی انتحاری نبوده و با خورشید تابان برجام دیگری نیازی به برق هسته ای نمی بیند
رویهم رفته – همانگونه که در مطالب پیشین هم اشاره کرده بودم – این دست حکومت ها معمولن از چنین گردابهای خودساخته شان به سلامت جان به در نمی برند و هرچند که پرونده هسته ای سرانجام آنچه را که آبستن بود با خورشید تابان برجام وضع حمل کرد، اما ماجرای پسابرجام هم خود آماده آبستن شدن است
به تازگی دکتر احمدی نژاد هم جالب گفته بود که: خیال کردند یک چیزی رد و بدل می کنند و ژست فاتح میگیرند و کار تمام است
حال با آنچه که از هوش و فراست، گروه ها و طیف های گوناگون جامعه در دوره ده ساله گذشته در قبال پرونده هسته ای به خرج داده اند و از پرونده هسته ای سرانجام برجام را زایانده اند، چندان جای خوش بینی نمی ماند که ماجرای پسابرجام چه فرزندی را در دامن تاریخ ایران به بار خواهد نشاند
بیستم فروردین ماه 1395 - وین
در همین باره
پرورنده ای بزرگتر از قواره جامعه ایران