Ok

By continuing your visit to this site, you accept the use of cookies. These ensure the smooth running of our services. Learn more.

نگار ادیمی و کاوه جورابچیان

در ادامه مزاحمتهای اینترنتی که از تابستان سال 2019 برای من ایجاد شده بود و در این یادداشت توضیح داده بودم، به تازگی ایمیل مبهم و بی نام و نشانی دریافت کرده ام که ماجرای آن را در ادامه شرح می دهم

 

 

 

 

ایمیلی که رسیده است به آلمانی است و به نشانی ایمیل مربوط به سایت هنری من فرستاده شده که هیچ ارتباطی به موضوعات وبلاگ من ندارد! متن مبهم و نارسایی هم دارد و در تاریخ 21 ژوئن 2021 فرستاده شده است که تصویر آن را در زیر می آورم

de mail.JPG

متن ایمیل به فارسی

 

در ارتباط با شکایت و پیگرد قانونی خانم ادیمی، ما از طریق فرم تماس وبلاگ شما پیامی به فارسی فرستاده ایم. ما به شما تا 29.06.2021 مهلت می دهیم
در صورت سؤال می توانید با دفتر ما تماس بگیرید

 

تصویر پیام فارسی که در این ایمیل به آن اشاره شده به قرار زیر است

Negar Adimi.JPG

همانگونه که دیده می شود تاریخ این پیام که از طریق صفحه تماس وبلاگ من فرستاده شده است مطابق با 25 نوامبر 2020 می باشد و متن آن به شرح زیر است

 

وقت بخیر آقای بهمن آبادی من و شما نه همدیگر رو دیدیم و نه میشناسیم، دلیل نوشتن این تهمت ها و حرفای نادرستتون رو متوجه نشدم. نمیدونم این داستانها که نوشته شده ساخته ذهن کیه ولی اگر خصومت یا مشکلی با آقای یزدان پرست دارید، بهتر و انسانی تر بود که بین خودتون باشه.لطفا عکس و مطالب نادرستی که درمورد بنده گذاشتین پاک کنید. من و ایشون مدتهاست که جدا شدیم و انصاف نیست که در این خصومت شخصی سهیم باشم. من نه بی خانواده هستم و نه به نقل شما لکاته. سپاس از درکتون

 

درباره پیام فارسی نگار ادیمی / یک

 

ابتدا باید اشاره کنم که مزاحمتهای اینترنتی ناشناسی که با آن روبرو شدم از تابستان 2019 شروع شد و من ابتدا با شناسایی نازی شمس و ارتباطش با یاور یزدان پرست موضوع را در تاریخ 8 اگوست 2019 در وبلاگم نوشتم. با ادامه این مزاحمتها از سوی یک اکانت ناشناس جدید در سال 2020، من هم توضیحات مربوطه را در تاریخ 12 اکتبر 2020 در وبلاگم به روز رسانی کردم و به نگار ادیمی هم اشاره کردم و نام و تصویر او را هم به متن افزودم. تصاویری هم که از نگار ادیمی در نوشته مربوطه گنجانده ام، یک عکس را خود یاور یزدان پرست برایم فرستاده بود و هرگز اشاره نکرده بود که مایل به انتشار آن در اینترنت نیست. عکس دیگر هم که از صفحه خود نگار ادیمی در این سایت برداشتم که خودش بطور عمومی منتشر کرده بود. اگر بنا باشد که عکسهای دیگر نگار ادیمی در اینترنت منتشر بشود نه من این کار را می کنم و نه خارج از ایران این اتفاق خواهد افتاد

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

این حساب توییتر درست پس از آن ایجاد شده است که در آگوست 2019 هویت نازی شمس و ارتباطش با یاور یزدان پرست را  در این یادداشت مشخص کردم و به ناچار حساب توییتر مربوطه حذف شد. این حساب توییتر جدید، پس از ساخته شدن تا تاریخ 21 جولای 2020 هیچ فعالیتی نداشته است و یکهو به عنوان اولین توییت به من منشن می دهد و تا به امروز هم هنوز حذف نشده است

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

مشخص است که این کاربر ناشناس منحصراً برای رصد کردن فعالیتهای توییتری من فعال شده است و بیگمان اهدافی که دنبال می کند شخصی نیست، بلکه مرتبط با پیشینه سیاسی و فعالیتهای کنونی ام می باشد

 

چند روز پس از آنکه در توضیح مزاحمتهای اینترنتی ناشناس به نگار ادیمی اشاره کردم، یعنی اواخر اکتبر و یا اوایل نوامبر 2020 دیدم که عکسی که نگار ادیمی از خودش در این سایت گذاشته بود حذف شد! همانجا برایم مسجل شد که این مزاحمتهای اینترنتی به نگار ادیمی هم ارتباط پنهانی دارد. اگرنه چطور من یک متن را در وبلاگ شخصی ام منتشر کرده ام، اما نگار ادیمی یکهو عکسی که خودش در پروفایلش گذاشته بود را حذف می کند؟ در ضمن من لینک متن مربوط به نگار ادیمی را تنها در حساب توییترم منتشر کردم و تنها کسی که مدام زیر پستهایم در توییتر پلاس بود همان اکانت مزاحم ناشناس بود. بیگمان آن فرد (نازی شمس) موضوع را به نحوی به نگار ادیمی اطلاع داده است. مدتی بعد هم خود نگار ادیمی در تاریخ 25 نوامبر 2020 از طریق وبلاگم پیام فرستاده و خواستار حذف شدن توضیحات و عکسهایش شده است. نگار ادیمی از کجا متوجه یادداشت وبلاگ من شده است؟

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

 پس از اینکه در وبلاگم به نگار ادیمی اشاره کردم تصویرش را از این سایت حذف کرد

 

در ضمن من از کجا باید مطمئن باشم که پیامی که به فارسی از طریق صفحه تماس وبلاگم رسیده است از سوی خود نگار ادیمی فرستاده شده است؟ از کجا معلوم کار یاور یزدان پرست و یا همان کاربر ناشناس توییتر نباشد؟ یک اکانت ناشناس در توییتر مدتی مزاحمت ایجاد کرد و بعد یکهو غیب شد! از کجا معلوم که این آدرس ایمیل مربوط به نگار ادیمی هم پسفردا غیرفعال نشود؟

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

این اکانت توییتر که از سال 2010 ایجاد شده بود، از سال 2019 مزاحمتهایی را برای من ایجاد کرد و پس از آنکه سرضرب به هویتش پی بردم و نازی شمس را معرفی کردم این اکانت هم از میان رفت! حال از طریق صفحه تماس وبلاگم چند سطر پیام دریافت کرده ام که طرف مدعی است  نگار ادیمی می باشد و مدتهاست که از یاور یزدان پرست هم جدا شده است! بر چه پایه ای باید چشم بسته بپذیرم؟ و چه تضمینی هست که پسفردا این آدرس ایمیل هم به سرنوشت همان اکانت ناشناس توییتر دچار نشود و برای همیشه غیبش نزند؟

 

درباره پیام فارسی نگار ادیمی / دو

 

تنها مسأله قابل اعتنایی که در این پیام ذکر شده است این است که نوشته است: «لطفا عکسها و مطالب نادرستی که درمورد بنده گذاشتین پاک کنین.» هیچ اشاره ای نکرده است که کدام بخش از مطالب نادرست بوده است. اینکه قاچاقی وارد سوییس شده است و آنجا به عنوان زن یاور یزدان پرست وارد پروسه پناهندگی سیاسی شده است؟ اینکه پس از رد درخواست پناهندگی در سوییس، به همراه یاور یزدان پرست بطور قاچاقی و بر خلاف قوانین سوییس از سوییس خارج، و بطور قاچاقی و غیرقانونی وارد آلمان شده است و آنجا دوباره درخواست پناهندگی داده اند؟ اینکه در آلمان هم درخواست پناهندگی اشان رد می شود و دوباره به سوییس دیپورت می شوند؟ اینکه آنجا دوباره درخواست پناهندگی می دهند و بواسطه ارتباط با حزب مشروطه بالاخره به عنوان پناهنده در سوییس پذیرفته می شوند؟

 

اینکه در فرانکفورت بخاطر ارتباطش با یک جوان افغان، یاور یزدان پرست دعوا به راه انداخته و کار به شیشه شکستن کشیده است؟ اینکه پس از دیپورت شدن از آلمان به سوییس، در دومین پروسه ای که برای درخواست پناهندگی در سوییس دنبال می کرده اند در وضعیت بدی زندگی می کرده اند و برای استفاده از اینترنت ناچار بوده اند در شبهای سرد زمستان بیرون شعبه بانک بنشینند تا از اینترنت رایگان بانک استفاده کنند؟

 

به هر روی عمده این مطالب را شخصاً از خود یاور یزدان پرست شنیده ام. مسایل مربوط به ورود قاچاقی آنها به سوییس و بعد آلمان و بعد دوباره دیپورت شدن به سوییس هم قاعدتاً در نهادهای ذیبرط در سوییس و آلمان ثبت شده است. از پیام نگار ادیمی دستکم مطمئن می شویم آنچه که من درباره رابطه زناشویی سست میان آنها نوشته بودم درست بوده است، چرا که خودش ادعا کرده است که مدتهاست از یاور یزدان پرست جدا شده است. اینجا البته یک ابهام دیگر پیش می آید. اینکه قاچاقی وارد سوییس شده است را می توانیم بگذاریم به حساب اینکه می خواسته در کنار شوهرش باشد و تصمیم اصلی برای مهاجرت قاچاقی به سوییس از سوی یاور یزدان پرست بوده و نگار ادیمی تنها همراهی کرده است. اما اینکه پس از جدایی از یاور یزدان پرست همچنان در سوییس مانده است پرسش برانگیز است! اینکه چرا به ایران بر نمی گردد تا در کنار خانواده اش زندگی کند؟ نگار ادیمی نه قصد تحصیل داشته است و نه در صورت بازگشت به ایران خطری متوجه اش می باشد. چرا پس از جدایی از یاور یزدان پرست همچنان در سوییس مانده است و با اطلاعاتی که از من و دیگر فعالان سیاسی بدست آورده است قرار است چه کار کند؟

 

درباره پیام فارسی نگار ادیمی / سه

 

از پیام نگار ادیمی دستکم دو نکته مهم استفاده می شود. یکی اینکه زن یاور یزدان پرست بوده است و من در این مورد حرف بی پایه ای مطرح نکرده ام. دوم اینکه نوشته است که مدتهاست که جدا شده اند. اشاره نکرده است که این مدتها جدایی مشخصاً در چه تاریخی صورت گرفته است. اما اگر هم جدا شده اند گویا همچنان با هم زندگی می کرده اند! این زوج گویا از سال 2015 در شهر زوریخ ساکن بوده اند و متعاقباً از اواخر بهار 2020 به شهر کوچک و بی نام و نشانی در استان لوتسرن جابجا  می شوند که رویهم تنها هفت هزار نفر جمعیت دارد و محل زندگی هر دو نفرشان در یک آدرس ثبت شده است. به هر روی اینکه نگار ادیمی در تاریخ 25 نوامبر 2020 در پیامی به من نوشته است که مدتهاست از یاور یزدان پرست جدا شده دو حالت بیشتر نمی تواند داشته باشد

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

تصویر بالا مربوط به خانه ایست که در تابستان 2020 نگار ادیمی به همراه یاور یزدان پرست احتمالاً با هم در آن ساکن بوده اند. نگار ادیمی در تاریخ 25 نوامبر 2020 مدعی شده است که مدتهاست از یاور یزدان پرست جدا شده است. اگر زندگی مشترک این دو در نشانی مربوط به این خانه در نهادهای ذیربط در سویسس ثبت شده باشد، زندگی مشترک آنها پس از جدایی باعث شک و شبهه بیشتری می شود و کسی با سوابق سیاسی و فعالیتهای هنری مناقشه برانگیز من می بایست نسبت به موضوع حساسیت بیشتری به خرج دهد

 

حالت اول: اینکه در تابستان 2020 از هم جدا شده اند و این تاریخ هرگز به معنی مدتها نمی تواند باشد! در نتیجه نگار ادیمی احتمالاً برای فریب من چنین جمله ای به کار برده است که در اینصورت باید در برابر دادگاه پاسخگو باشد و اینکه نگار ادیمی در صدد فریب من بوده است مسأله مزاحمت اینترنتی اکانت ناشناس توییتر را حساس تر می کند و در نتیجه ضروری است تا من با توجه به سوابق سیاسی گذشته و نیز فعالیت های کنونی ام به عنوان یک هنرمند سیاسی بیشتر نسبت به موضوع اهمیت دهم

 

حالت دوم: نگار ادیمی به راستی مدتها پیش از سال 2020 (یعنی چند سال و نه صرفاً چند ماه) از یاور یزدان پرست جدا شده است. در اینصورت اینکه پس از نقل مکان یاور یزدان پرست از زوریخ به آن شهرک گم و گور، نگار ادیمی هم به همان شهر جابجا شده است و محل زندگی هر دو در یک آدرس ثبت شده است مبهم و پرسش برانگیز است! به هر روی تا اینجای کار مشخص شده است که اکانت ناشناس مزاحم در توییتر با نگار ادیمی رابطه ای دارد که بواسطه آن نگار ادیمی از یادداشت وبلاگ من باخبر شده است و برای من پیام فرستاده است تا عکسها و توضیحات مربوط به او حذف شود؛ و حال نگار ادیمی که مدعی است مدتهاست از یاور یزدان پرست جدا شده است، سال 2020 در همان شهر و در همان آدرس یاور یزدان پرست زندگی می کرده است! یاور یزدان پرست هم کسی که مدتی به دروغ خودش را مسئول حزب مشروطه در سوییس معرفی می کرده و با فعالان سیاسی ارتباط می گرفته است و از قضا اسناد و مدارک مربوط به پرونده های سیاسی من در اختیار اوست

 

نگار ادیمی چه مطابق ادعایش در 25 نوامبر 2020 مدتها (یعنی چند سال و نه چند ماه) بوده که از یاور یزدان پرست جدا شده باشد و چه خیر بیگمان ربطی با این مزاحمتهای اینترنتی اکانت ناشناس در توییتر دارد. در ضمن یک بار فرد ناآشنایی به نام یاور یزدان پرست با من تماس گرفت و خودش را مسئول حزب مشروطه در سوییس جا زد و تا به امروز دردسرهایی را در اینترنت برای من ایجاد کرده است. بر چه پایه ای باید بپذیرم که نگار ادیمی مدتهاست که از یاور یزدان پرست جدا شده است؟ با توجه به تجربه ای که داشتم بیگمان بدون سند و مدرک نمی توانم صرفاً چند سطر پیام فرستاده شده از طریق وبلاگم را بپذیرم. بهترین و منطقی ترین کار آنست که نگار ادیمی سند جدایی اش از یاور یزدان پرست را ارایه دهد

 

فرضیه: اصلاً چه بسا نگار ادیمی از پرستوهای صادراتی وزارت اطلاعات باشد که چون امکان دریافت ویزای قانونی برای ورود به سوییس را نداشته است، مطابق برنامه به ازدواج یاور یزدان پرست درآمده و بعد از دریافت پناهندگی از او جدا شده است!؟ وقتی یاور یزدان پرست  اطلاعات شخصی و مدارک مربوط به پرونده های سیاسی من را در اختیار یک پیرزن در نروژ قرار داده است، بسیار محتمل است که در اختیار نگار ادیمی که زنش بوده است هم قرار داده! چه تضمینی هست که مدارک و اطلاعات من در اختیار نگار ادیمی نیست؟ چرا نباید به ورود قاچاقی نگار ادیمی به سوییس و بعد جدا شدن از یاور یزدان پرست پس از دریافت پناهندگی مشکوک نبود؟

 

درباره پیام فارسی نگار ادیمی / چهار

 

حال اصلاً فرض را بر این می گیریم که نگار ادیمی مدتها بوده است که از یاور یزدان پرست جدا شده است. به هر روی در مدتی که یاور یزدان پرست به عنوان مسئول حزب مشروطه در سوییس با من تماس می گرفت (فاصله سالهای 1391 تا 1393) نگار ادیمی زن او بوده است و بواسطه تماسهای اسکایپی متعدد یاور یزدان پرست با من (تقریباً هر شب که از آتلیه نقاشی ام به خانه بر می گشتم) اطلاعات زیادی از زندگی شخصی من به دست آورده است. همچنین یاور یزدان پرست اصرار داشت تا واسطه ارتباط من با مسئولان حزب مشروطه باشد و بدین وسیله، نگار ادیمی هم از بخشهای حساسی از فعالیتهای سیاسی من مطلع شده است. چه تضمینی وجود دارد که از این اطلاعات سوءاستفاده نکند؟

 

در مدتی که یاور یزدان پرست به عنوان مسئول حزب مشروطه در سوییس با من تماس اسکایپی می گرفت، نگار ادیمی هم کمی آنسوتر نشسته بود و همه صحبتها را می شنید. بدین ترتیب فردی که من هیچ ندیده و نمی شناسم، هم من را به خوبی می شناسد و هم از زندگی شخصی و فعالیتهای سیاسی ام آگاه است و من هرگز نمی توانم نسبت به چنین موضوع حساسی بی اعتنا باشم. به ویژه که یک مزاحمت اینترنتی مشکوک هم پیش آمده است که مسأله را پیچیده تر می کند. در ضمن جمهوری اسلامی سابقه ترور و حذف فیزیکی مخالفش در شهر وین را دارد و برای چنین اقداماتی بیگمان از همین دست اطلاعات استفاده می کند. امروز عمده فعالیتهای هنری من در نقد جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی است و از این بابت هرگونه خطر جانی ممکن است متوجه من باشد. همکاری در پروژه های هنری من تا حدی مخاطره آمیز است که نه تنها هنرمندان ایرانی ساکن در وین، بلکه هنرمندان دیگر کشورهای خاورمیانه هم حاضر نیستند در این پروژه ها شرکت کنند. بنابراین نمی توانم نسبت به مورد نگار ادیمی بی اعتنا باشم

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

تصویر بالا ایمیل یکی از هنرمندان اهل کشورهای عربی خاورمیانه است که به دلیل محتوای نقد سیاسی و مذهبی پروژه های هنری من، از همکاری با من عذر خواسته است و هنرمند دیگری را معرفی کرده است. برای یکی از پروژه های ویدئویی ام درباره حضور نظامی ایران در سوریه به همکاری با یک خوشنویس فارسی - عربی نیاز دارم که تا کنون یافت نشده است! فعالیتهای هنری من نه تنها برای خود من بلکه برای همکارانم هم می تواند مایه دردسر و یا حتی خطر جانی باشد. حتی آرتیست های اروپایی هم گهگاه محتاطانه رفتار کرده اند و یا حتی نپذیرفته اند. به هر روی جمهوری اسلامی سابقه ترور مخالفانش را در شهر وین اتریش دارد: ترور عبدالرحمان قاسملو

 

در ضمن نگار ادیمی در مدتی که زن یاور یزدان پرست بوده است از فعالیتهای شوهرش تحت عنوان دروغین مسئول حزب مشروطه در سوییس باخبر بوده است. همچنین از اینکه مشخصاً در تماس با من خودش را مسئول حزب مشروطه در سوییس جا می زده است. اینکه نسبت به این موضوع و دروغهای شوهرش واکنش مناسبی نداشته باعث می شود پای خودش هم گیر ماجرا باشد. به هر روی موظف بود که یا به مراجع قانونی و یا دستکم به من اطلاع دهد که شوهرش به دروغ خود را مسئول حزب مشروطه در سوییس معرفی می کند و من به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده که تحت شدیدترین فشارهای وزارت اطلاعات بودم، نباید اطلاعاتم را در اختیار یاور یزدان پرست قرار دهم و می بایست مسایل امنیتی را جدی بگیرم. نگار ادیمی اگر خودش هم همدست یاور یزدان پرست نباشد، بیگمان بابت این سهل انگاری در برابر قانون محکوم است

 

درباره پیام فارسی نگار ادیمی / پنج

 

اواخر پاییز سال 2013 مطابق با آذر ماه 1391 حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در پاریس یک کنفرانس اروپایی با موضوع اقتصاد آزاد و آینده ایران برگزار کرد. در این کنفرانس، افراد صاحب نظر در حوزه اقتصاد به مانند دکتر حسن منصور و پروفسور شاهین فاطمی و نیز فعالان سیاسی کهنه کار نظیر آقایان فؤاد پاشایی و سیروس آموزگار و دیگر فعالان ارشد حزب مشروطه شرکت داشتند. یاور یزدان پرست و نگار ادیمی هم برای شرکت در این کنفرانس روانه پاریس شدند. به مناسبت گردهم آمدن گروهی از فعالان سیاسی باسابقه، من هم تصمیم گرفتم پیشنهادی را طرح کنم. با توجه به اینکه همانگونه که پیشتر توضیح دادم یاور یزدان پرست هم خودش را مسئول حزب مشروطه در سوییس جا زده بود و هم مرتب با من تماس می گرفت، بجای آنکه مطابق روال همیشگی ام مطالبم را مستقیماً به مسئولان شناخته شده و باسابقه حزب مشروطه منتقل کنم، متن پیشنهادم را برای انتقال به یاور یزدان پرست الدنگ سپردم. این الدنگ هم رفته بود آنجا و با روخوانی متن پیشنهاد من، ژست آبدوغ خیاری گرفته بود تا خودش را مطرح کند و به عنوان رابط من با حزب مشروطه، بیشتر در میان فعالان قدیمی حزب مشروطه نفوذ کند

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

تصویر یاور یزدان پرست کله پوک که با تحصیلات دیپلم در کنفرانس اقتصادی حزب مشروطه سخنرانی می کند

 

این که یاور یزدان پرست کله پوک با تحصیلات دیپلم در کنفرانس اقتصادی حزب مشروطه چه غلطی می کرده موضوع این متن نیست؛ اما نگار ادیمی هم به همراهش بوده است. همراهی نگار ادیمی تنها منحصر به گشت و گذار در پاریس نبوده و در ارتباطاتی که یاور یزدان پرست با فعالان سیاسی در پاریس داشته، نگار ادیمی هم حاضر بوده است. بیگمان در این دیدارها و ارتباطات خواسته و ناخواسته اطلاعاتی از باسابقه ترین فعالان سیاسی بدست آورده است. اینکه نگار ادیمی که معلوم نیست در ایران چه شغل و تحصیلاتی داشته، به صرف یک پناهندگی در سوییس کارش به آنجا می کشد که به عنوان زن یاور یزدان پرست در پاریس از شاخص ترین چهره های سیاسی اطلاعات جمع کند شوخی بردار نیست. حالا هم که ادعا می کند از یاور یزدان پرست جدا شده است! بسیار خوب، تکلیف اطلاعاتی که از من و دیگر فعالان سیاسی بدست آورده چه می شود؟ اساساً چرا به همراه یاور یزدان پرست در تماس و دیدار با فعالان سیاسی هم شرکت کرده است؟ می توانست در سفر به پاریس تنها به گشت و گذار با یاور یزدان پرست بسنده کند و درگیر دیدار با فعالان سیاسی نشود. امروز نمی شود نسبت به این موضوع بی تفاوت ماند. دستکم ضروری است که نگار ادیمی معرفی شود و درباره حضورش در پاریس، همزمان با کنفرانس اقتصادی حزب مشروطه اطلاع رسانی شود. چرا که معلوم نیست پسفردا از اطلاعاتی که جمع آوری کرده است چه استفاده هایی خواهند کرد و این اطلاعات قرار است از کدام اکانت ناشناس درز کند و چه بسا کار به بحران های جدی تر در حد حذف فیزیکی مخالفان جمهوری اسلامی بکشد

 

به صرف اینکه مدتهاست از یاور یزدان پرست جدا شده است نمی توان نسبت به چنین موضوعی سهل انگاری کرد و اجازه داد که برای خودش گم و گور شود

 

جمعبندی درباره نگار ادیمی

 

تا اینجای کار مشخص شده است که نگار ادیمی با اکانت ناشناسی که در توییتر برای من مزاحمت اینترنتی ایجاد کرده است ارتباط دارد. همچنین نگار ادیمی از اینکه یاور یزدان پرست خودش را به دروغ مسئول حزب مشروطه در سوییس جا می زده باخبر بوده است و با این حال به مراجع قانونی در سوییس اطلاع نداده و فعالان سیاسی از جمله من را باخبر نکرده است. همچنین دستکم در پاریس و در حاشیه کنفرانس اقتصادی حزب مشروطه با فعالان سیاسی کهنه کار آشنا شده است و خواسته یا ناخواسته اطلاعاتی بدست آورده است. اکنون هم اصرار دارد که ناشناس بماند و اسم وعکسی از او در اینترنت نباشد که این خود به اندازه کافی مشکوک و پرسش برانگیز است

 

درباره ایمیل مبهم آلمانی

 

نوشته شده است که «در ارتباط با شکایت و پیگرد قانونی خانم ادیمی، ما از طریق فرم تماس وبلاگ شما پیامی به فارسی فرستاده ایم.» اولاً فرستند این ایمیل مشخص نیست و معلوم نیست کدام مادرقحبه ای چنین جمله پرت و پلایی را سر هم کرده است و این «ما» که گفته است مشخصاً چه کسانی هستند؟ تنها لینک یک سایت در آن درج شده است که یک صفحه اینستاگرام مربوط به فردی به نام کاوه جورابچیان در آن پیوند می باشد به هر روی همانگونه که توضیح داده ام، پیام فارسی از طریق صفحه تماس وبلاگم توسط خود نگار ادیمی فرستاده شده و این «ما»یی که این مادرقحبه ناشناس در ایمیل آلمانی ذکر کرده است در فرستادن پیام فارسی هیچ نقشی نداشته است.

 

دوم اینکه به شکایت و پیگرد قانونی اشاره شده است و بر اساس این ایمیل، اگر نگار ادیمی شکایت قانونی ثبت کرده باشد، تاریخ آن شکایت می بایست پیش از 25 نوامبر 2020 باشد که از طریق وبلاگم پیام فارسی فرستاده است. اگر نگار ادیمی پس از فرستادن پیام فارسی ثبت شکایت کرده باشد، آنچه که در ایمیل آلمانی آمده است مشخصاً دروغ است، چرا که در ایمیل آلمانی آمده است که در ارتباط با شکایت خانم ادیمی یک پیام به فارسی فرستاده شده است و لازمه آن این است که اول شکایت ثبت شده باشد و بعد پیام فرستاده شده باشد. همچنین آن «ما«یی که در ایمیل آلمانی ذکر شده است باید اول مشخص کنند چه کسانی هستند و نیز باید ثابت کنند که در فرستادن پیام فارسی از طریق وبلاگم نقش داشته اند. در صورتیکه پیام فارسی مشخصاً از ایمیل نگار ادیمی فرستاده شده است و هیچ «ما»یی در آن نقشی نداشته است

 

به هر روی در صورت پیگرد قانونی دستکم باید ثابت کنند که ثبت شکایت نگار ادیمی پیش از تاریخ 25 نوامبر 2020 صورت گرفته است که از طریق صفحه تماس وبلاگم برای من به فارسی پیام فرستاده است

 

پاسخ من به فرستند ناشناس ایمیل آلمانی

 

مادرقحبه! اولاً وقتی ایمیل می فرستی خودت رو هم معرفی کن و اسمت رو مطابق مشخصات پاسپورت و جوری که در مراجع قضایی قابل ارایه و پیگیری باشه در پایان ایمیل بنویس! دوم اینکه به پس و پیش ننه جنده ات خندیده ای که موضوع مربوط به وبلاگم رو به ایمیل سایت هنری من فرستادی.  سوم اینکه باز به پس و پیش ننه جنده ات خندیدی که برای من مهلت تعیین کردی! کونده پدر تو چیکاره هستی واسه مردم مهلت تعیین کنی حرومزاده؟ مگه شهر هرته که هرکس هر آدرس ایمیلی به دستش رسید براش مهلت تعیین کنه حرومزاده؟

 

پاسخ من به نگار ادیمی

 

اولاً که غلط کردی ایمیل هنری من رو در اختیار این و اون گذاشتی! دوم اینکه هم بابت این اشتباه و هم بخاطر وقتی که ازم تلف کردی عذرخواهی می کنی. سوم اینکه مشخص می کنی که کدوم بخش از مطالبی که درباره ات نوشتم نادرست بوده تا اگه نادرست بود فقط همون بخش رو حذف کنم. چهارم اینکه عکسی که خودت در اینترنت بطور عمومی منتشر کرده بودی رو هرگز پاک نمی کنم، چون قبلاً بطور عمومی منتشر شده بود. عکست در کنار یاور یزدان پرست رو هم در صورتی پاک می کنم که یک جایگزین قابل قبولی برام بفرستی که نشون بده زن یاور یزدان پرست بودی، تا وقتی مخاطبان وبلاگم مطلب رو می خونن باور کنند و به صحت نوشته های من تردید نکنند. با توجه به ادعای جدایی از یاور یزدان پرست، می شود اسناد مربوط به جدایی اتان را با عکست در کنار یاور یزدان پرست جایگزین کرد. در آنصورت هم مشخص می شود که زن یاور یزدان پرست بوده ای و مخاطبان وبلاگم نسبت به یادداشت من تردید نخواهند کرد، هم مشخص می شود که از تاریخ مشخصی از او جدا شده ای. در ضمن اگر پس از تاریخ جدایی، با یاور یزدان پرست در محل مشترکی زندگی کرده باشی، قضیه مشکوک تر خواهد شد که در وبلاگم توضیح خواهم داد

 

هشدار به نگار ادیمی

 

اولاً تا عذرخواهی نکنی به پیامهات توجه ای نمیشه! دوم اینکه برای تماس با من فقط از طریق وبلاگم اقدام می کنی. پیامهای وبلاگم رو ماهی یکی دو بار بیشتر چک نمی کنم و همون موقع احتمالاً در ادامه همین متن و یا در یک یادداشت جدید روی وبلاگم بطور عمومی جواب میدم

 

اگه ادعا کنی که مسأله ورود قاچاقیت به سوییس و یا دیپورت شدن از آلمان و این مسایل نادرست بوده و باید حذف کنم، خیلی راحت از طریق نهادهای ذیربط در سوییس موضوع روشن میشه! اگه اشاره ام به دعوای یاور یزدان پرست در فرانکفورت بخاطر صمیمت تو با یک جوان افغان نادرست بوده، خیلی راحت بگو دلیل اون دعوا چی بوده؟ شاید شاهدانی وجود داشته باشند که داستان رو جور دیگه ای روایت کنند. اونوقت بررسی موضوع به گردن دادگاه هست و به من ربطی نداره. این هم که نوشتی از یاور یزدان پرست جدا شدی نشون میده که دستکم دو بخش از مطلب من درست بوده: یکی اینکه زن یاور یزدان پرست بوده ای و دیگر اینکه رابطه زناشویی سستی داشتید و در پی جدایی بودید. به هر حال بطوری که در یک نهاد قضایی قابل بررسی باشه باید بگی کجای مطالبی که درباره ت نوشتم نادرست بوده تا فقط همونجا رو حذف کنم

 

از همه مهمتر اینکه به کلی اسم و عکست از وبلاگ من حذف بشه رو از کله ات بیرون کن! اگه چنین خیال خامی داری وقت من رو تلف نکن که کارهای مهمتری دارم

 

به فرض که مطالب وبلاگم حذف شد، چه بسا فردا یک وبلاگ تو ایران ایجاد شد و خیلی عکسها و مسایل دیگه رو هم منتشر کرد! اون که دیگه مسئولیتش با من نیست! اومدیم یه پیک موتوری تو ایران رفت یه سری عکس دلبرانه به ایرج ادیمی تحویل داد. یا شاید به پسرعموهات تو بلوار مرزداران. احسان، حسین و ... گزینه زیاده. حتی میشه به حسام و یلدا هم فکر کرد. حالا چون میگی از یاور یزدان پرست جدا شدی مهناز قراگوزلو رو از گزینه ها کنار میذاریم. چهار پنج تا پیک موتوری تو نصف روز میتونن همه فامیل تون رو خبر کنند. اتفاقاً تو خوزستان و لرستان کار راحت تره. خبرها زودتر می پیچه! مراقب باش دفعه دیگه از این کونده بازی ها واسه من در نیاری

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

این عکس رو بدون اینکه توضیحی درباره ش بنویسم به عنوان هشدار اینجا میذارم و بعد از اینکه عذرخواهی کردی حذفش میکنم. بیخود مشکلات خودت رو بزرگتر نکن

 

در ضمن برای من مهم نیست، اما اگه مایل بودی میتونی درباره پرسشهای زیر توضیح قانع کننده بدی تا روی وبلاگم منتشر کنم

 

یک: توضیح بدی که چطور متوجه مطالبی شدی که توی وبلاگم درباره ت نوشتم؟ به نظر میاد با کاربر ناشناس توییتر در ارتباط هستی! اگه اینطور نیست پس چطور متوجه یادداشت وبلاگ من شدی؟ اصلاً از کجا فهمیدی من وبلاگ دارم؟

 

دو: چرا با اینکه میدونستی یاور یزدان پرست به دروغ خودش را فعال سیاسی و مسئول حزب مشروطه در سوییس جا میزند، اما اقدامی نکردی و نه به نهادهای قانونی در سوییس اطلاع دادی و نه به فعال سیاسی امثال من هشدار دادی تا با او ارتباط نگیریم؟

 

سه: در ایمیلی که به آلمانی دریافت کرده ام به شکایت و پیگرد قانونی اشاره شده. این شکایت در چه تاریخی ثبت و در کدام نهاد قانونی ثبت شده است؟ اگه این شکایت پیش از تاریخ 25 نوامبر 2020 ثبت نشده باشه اونوقت میدونم چه بلایی سر چه کسی بیارم

 

توضیح: از آغاز ماجرا در همون سال 2019 با یک خانم وکیل اتریشی که حوزه تخصصی اش جرایم اینترنتی هست مشورت کردم. هزینه وکیل من چیزی بین 3 تا 5 هزار یورو میشه که مسلماً طرف بازنده باید پرداخت کنه

 

خطاب به کاوه جورابچیان

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

تا پایان روز 28/06/2021 بهت مهلت میدم تا فرستنده ناشناس این ایمیل رو از طریق صفحه تماس وبلاگم با نام کامل به من معرفی کنی و از اینکه چنین ایمیل مبهمی رو بدون نام فرستنده به آدرس ایمیل سایت هنری من فرستاده شده که هیچ ارتباطی به موضوعات وبلاگ من نداره و غلط زیادی کرده که برای من مهلت تعیین کرده عذرخواهی کنی. نام فرد فرستنده ایمیل رو باید مطابق با مشخصات پاسپورتش و بگونه ای که در مراجع قضایی قابل ارایه و پیگیری باشه بهم اطلاع بدی. در تماس با من فقط به فارسی می نویسی و تنها نام فرد فرستنده ایمیل زیر رو به لاتین و مطابق مشخصات پاسپورتش بهم اطلاع میدی

negar adimi, javeh jourabchian, نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

تا زمانی که عذرخواهی نکردی به ایمیل هات توجهی نمیشه. در صورتیکه دوباره با ایمیل سایت هنری من تماس بگیری، بدون باز کردن متن ایمیل، تصویرش رو اینجا منتشر میکنم که مشخص بشه برخلاف توضیحاتم رفتار کردی و ایمیل رو باز نکردم. اگر پیامی هم از طریق صفحه وبلاگم بدون عذرخواهی بفرستی، مورد توجه قرار نمی گیره و فقط تصویر مربوطه رو اینجا منتشر میکنم. اگه این مهلت گذشت و فرستنده ایمیل رو معرفی نکردی و بابت اشتباهش عذرخواهی نکردی دیگه با من تماس نگیر! مراقب باش دفعه دیگه کسی از این غلطها نکنه. در ضمن پیامهای مربوط به وبلاگم رو ماهی یکی دو بار چک می کنم و عجله ای تو خوندن و پاسخ دادنشون ندارم

 

هشدار به کاوه جورابچیان

 

اگر در تماس با من ضوابطی که گوشزد کردم رو رعایت نکنی مصداق مزاحمت اینترنتی تلقی میشه! در صورت مزاحمت اینترنتی، جدا از امکان پیگرد در اروپا، در ایران هم راهی برای ادب کردنت پیدا خواهم کرد! عجالتاً در پی آن هستم که از طریق پلیس +10 در ایران تا جایی که ممکن هست از کس و کار و فامیل و بستگانت در ایران اطلاعات بدست بیارم! راهش خیلی ساده هست! آشنایی با یک کارمند دون پایه در یکی از شعبات پَرت پلیس +10 و بعد اگر مزاحمت اینترنتی ایجاد کنی واکنش متناسب با مزاحمت صورت میگیره! در ضمن این احتمال هم هست که کسی از ایران در محاکم داخل کشور شکایتی علیه ت تنظیم کنه و بصورت معلق بالای سرت بمونه تا هر وقت پات به ایران رسید گیرت بندازه! حواست رو جمع کن و هر کار میکنی مزاحمت اینترنتی برای من درست نکن! تو این مورد شوخی ندارم! فعلاً دنبال جمع آوری اطلاعات از آشنایان و بستگانت در ایران هستم تا ببینم چه گزینه هایی قابل بررسی میشه

 

پی نوشت یک

دیوث با پذیرش تحصیلی گرفتن واسه این و اون خودش رو در حدی دیده که برای دیگران مهلت تعیین کنه! پفیوز

 

پی نوشت دو

عجوزه نوشته است که خصومت شخصی! آخه غربتی شماها در چه حدی هستید که من در حد شخص به حسابتان بیاورم که بخواهم خصومت شخصی داشته باشم؟ با من به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده و رادیکال ارتباط گرفتید و به دروغ خودتان را سیاسی زدید و اطلاعات من را در اختیار افراد پرت و پلا گذاشتید! در حالیکه من در همه این مدت روی فعالیتهای سیاسی و بعد هنری ام متمرکز بوده ام. اصلاً من افرادی در سطح شماها رو ب حساب میارم؟

 

پی نوشت سه

مادرقحبه ها! دست تان رو شده و آبرویی برای اتان نمانده. یک راه دارید که نفر به نفر بگویید «گوه خوردم» یا به همین مادرقحبگی ها ادامه دهید و خودتان را بی آبروتر کنید. جز اینکه وقتم را هدر دهید آسیبی به زندگی من نمی رسد. حرامزاده ها! من در زندگی ام باید کارهای مهمی را به نتیجه برسانم، انقدر وقت من را صرف حرامزادگی هایتان نکنید. بگویید گوه خوردم و گم شوید دنبال زندگی مفلوکانه تان

 

پی نوشت سه

جهت محکم کاری لینک این یادداشت را در توییتر برای اکانت ناشناس در واقع نازی شمس هست و با یاور یزدان پرست و نگار ادیمی در ارتباط می باشد فرستادم که تصویرش را اینجا میگذارم

negar adimi,javeh jourabchian,نگار ادیمی، کاوه جورابچیان

The comments are closed.