جدا از افسانه تحمیل اسلام بر ایران به ضرب شمشیر، امروز دیگر یک افسانه خیال انگیز دیگر هم به کلی رنگ باخته است: اینکه تاریخ باستان می تواند دستاویزی برای تغییر به مطلوب اوضاع سیاسی و اجتماعی امروز ایران باشد. از باستان گرایی و شاهنامه خوانی هم چیزی جز بوقچی هسته ای و سیاهی لشگر قاسم سلیمانی درنیامد / تصویر: کتیبه فناخسرو امیر عضدالدوله دیلمی در تخت جمشید
نژادگان - Page 6
-
من مفتخر به تردید هستم نه افتخار
-
مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش
نوشتاری درباره موج تخریبی اخیر علیه شاهزاده، با اشاره به تناقضات بنیادین موجود در بهانه های دستاویز شده برای ترتیب دادن این موج هماهنگ اما کم رمق
-
که سر سبز تو خوش باد، کنارا تو بمان
هرچه میگذرد روشن تر میشود که مخالفان شورای ملی که در آغاز با نقاب انتقاد به برخی هموندان آن نهاد مانور میدادند، در حقیقت مخالفان شخص شاهزاده رضا پهلوی هستند. چرا که رویکرد سیاسی شاهزاده مبتنی بر دموکراسی به معنی هر نفر یک رأی و مبتنی بر حقوق بشر به معنی منشور حقوق بشر سازمان ملل می باشد و نه ناسیونالیسم مالیخولیایی آریایی - اسلامی. کاش این جماعتی که هر روز پشت یک سنگر بر مواضع شاهزاده می تازند دستکم پشت عکس محمدرضا شاه سنگر نگیرند و با خرد نارَسِشان رویکرد محمدرضا شاه در موضوع بحرین را بررسی کنند